خبرگزاری مهر: ساعاتی
پیش از آن که سال نو آغاز شود، ایرانیان سفره ای می گسترانند و بر این
خوان پر شکوه علاوه بر آینه و کتاب آسمانی و تنگ ماهی و تخم مرغ، هفت نماد
جاودانه می نهند که هر یک با حرف سین آغاز می شود.
امروزه نقطه
آغازین سال نو در بین بیشتر اقوام ایرانی بر سر سفره هفت سین است. پس شناخت
ریشه و ابعاد نماد گرایانه واژگان"سفره"، "هفت"و"سین"خالی از لطف نیست و
برای بقای آگاهانه آن الزامی می نماید.
عده ای معتقدند چیدن سفره
هفت سین آن قدر که امروز رواج دارد، در گذشته ها رواج نداشته و از سنت های
آیین نوروز نبوده است و شاید به این علت است که در کتب تاریخی و ادبی کهن
اشاره ای به هفت سین نشده است و با رجوع به فرهنگ ها به نظر می رسد پیش از
قا آنی نمی توان به شاعری اشاره کرد که هفت سین را در شعر خود آورده باشد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار مسئولان و دستاندرکاران اردوهای راهیان نور کشور، ابتکار بازدید از مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس را یک ابتکار الهی و انقلابیِ بسیار شایسته در جهت شناساندن اجزاء برجستهی حادثهی بزرگ و تاریخی دفاع مقدس به مردم و نسل جوان کشور خواندند و تأکید کردند: «فراموشی» و «تحریف» دو آسیب و خطر بزرگی است که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد و نخبگان، فرزانگان و دستاندرکاران عرصهی دفاع مقدس، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینهی فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف بشود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به آثار مکتوب و هنری فراوانِ منتشر شده در حوزهی دفاع مقدس، خاطرنشان کردند: دفاع مقدس همانند یک تابلوی عظیم و بسیار باشکوهی است که هرچه بیننده به اصل حادثه نزدیک میشود و درباره اجزاء و ترکیب آن تعمق بیشتری میکند به ابعاد جدید و شگرف بیشتری دست مییابد.
ایشان مبنای توصیهی امام راحل به عموم مردم و مسئولان درخصوص ضرورت مطالعه نامهها و وصیتنامههای شهدا را همین واقعیت دانستند و افزودند: وصیتنامهی شهدا دریچهای برای فهم حالات معنوی رزمندگانی است که قادر به انجام کارهای بزرگ و پیروزی در صحنههایی شدند که با معادلات مادی و نظامی معمول دنیا قابل محاسبه نیست.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به تبیین دو آسیب عمدهی پیش روی حوادث بزرگ دنیا پرداختند.
«فراموشی» بدلیل تکرار نکردن جزئیات حوادث بزرگ، اولین آسیب مورد اشارهی رهبر انقلاب بود.
ایشان در این بخش به مسئلهی فلسطین اشاره و خاطرنشان کردند: امروز نظام سلطه تلاش میکند با همین ترفند، حادثهی کمنظیرِِ بیرونراندن مردم بومی شهرها و روستاها از کشور فلسطین به تدریج کمرنگ و فراموش شود.
ایشان «تحریف» و «تغییر ماهیت» را دومین آسیبی دانستند که حوادث بزرگ در معرض آن قرار دارند.
حضرت آیتالله خامنهای اصل حادثه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را نیز در معرض آسیب تحریف دانستند و گفتند: معنی ندارد که برخی از آثار فرهنگی و هنری که به نام دفاع مقدس تولید میشود و یا همایشهایی که برگزار میگردد در تعارض با ماهیت و اصل این حرکت عظیم باشد.
رهبر انقلاب اسلامی اردوهای راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی را یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» خواندند و افزودند: باید از برخی حوادثی که گاهی در این اردوها پیش میآید جلوگیری کرد اما اینگونه حوادث نباید بهانهای برای زیر سؤال بردن اصل این حرکت بزرگ و مفید شود.
ایشان تصریح کردند: نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است.
حضرت آیتالله خامنهای یک ابزار فراهمکردن زمینهی «زیارت با معرفت» را تولید جزوههایی به عنوان شناسنامهی مناطق جنگی و عملیاتهای دفاع مقدس برشمردند و افزودند: کتابهای بسیار خوبی در حوزه دفاع مقدس نوشته شده که قابلیت تبدیل شدن به فیلمهای جذاب را دارد و همچنین تمام مناطق جنگی و هر یک از عملیاتهای دفاع مقدس نیز میتواند دستمایه تولید آثاری فاخر قرار گیرد.
«ضرورت فعال نگه داشتن مجموعههای مردمی»، «تداوم سفرهای دسته جمعی» و «انتخاب راویانی که روزهای حساس و سرنوشت ساز دفاع مقدس را از نزدیک درک کرده اند»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به دست اندرکاران برگزاری اردوهای راهیان بود.
در پی قهرمانی مقتدرانه تیم ملی کشتی آزاد ایران در رقابتهای جام جهانی در امریکا، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی از کشتیگیران و مربیان تیم ملی کشتی آزاد تقدیر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
از کشتیگیران، مربیان و سایر دست اندرکاران تیم ملی کشتی آزاد کشور عزیزمان ایران، که با تلاش خود دل ملت را شاد کردند تشکر میکنم.
سیّد علی خامنهای
26/ اسفند ماه/ 1392
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی، درگذشت آقای حاج محمّد کاوه پدر سردار شهید محمود کاوه را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت مرحوم مغفور آقای حاج محمّد کاوه پدر شهید عزیز سردار محمود کاوه
را که از سالیان پیش از پیروزی انقلاب با اینجانب مرتبط و به احساس و
انگیزهی انقلابی شناخته شده بود، به خانوادهی گرامی و همهی بازماندگان و
دوستان آن مرحوم تسلیت میگویم و اجر و پاداش الهی را برای آن مرحوم مسألت
میکنم.
سیّد علی خامنهای
۲۵ اسفند ۱۳۹۲
خاطره رهبر انقلاب از پدر شهید کاوه
در پی درگذشت پدر سردار شهید محمود کاوه و پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR خاطره حضرت آیتالله خامنهای از سردار شهید کاوه و پدر این شهید بزرگوار را منتشر کرد. این خاطره مربوط به تاریخ ۱۳۶۶/۰۵/۲۷ است.
من در خود سپاه عناصر بسیار خوبی را سراغ دارم که اینها آمادگی خودسازی و
دیگرسازی داشتند و دارند، خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه
یاد کنم؛ که من او را از بچگیاش میشناختم.
پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده
آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با
خودش میآورد، و من میدانستم همین یک پسر را دارد، پدرش هم
میشناسید شما دیگر - قاعدتاً برادرهای مشهدی میشناسند - از همان وقتها
همینجور بود. پرشور و بیمهابا در برخورد، گاهی حرفهای تندی هم میزد که
در دوران اختناق آنجور حرفی کسی نمیزد. این بچه آنجور توی این محیط
خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانیش - که
شاید آن سالهایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده - سیزده سال چهارده سال
شاید بیشتر نداشت - حالا دقیقاً البته درست یادم نیست - عبارت بود از مطالب
مسجد امام حسن. که اگر از شماها برادرهایی آن وقت بودند میدانند چه صنف
مطالبی بود؟ و میشود فهمید دیگر. از نوارها و آثار آن مسجد [میشد فهمید]
که چه نوع مطالبی بود.
در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد، و جزو عناصر کمنظیری بود که من
او را در صدد خودسازی یافتم؛ حقیقتاً اهل خودسازی بود - هم خودسازی معنوی و
اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی - در یکی از عملیات اخیر دستش مجروح شده
بود - که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود، مدت کوتاهی ظاهراً،
بعد برگشت مجدداً جبهه - تهران آمد سراغ من؛ من دیدم دستش متورّم است. بنده
نسبت به این کسانی که دستهایشان آسیب دیده یک حساسیتی دارم، فوری میپرسم
دستت درد میکند. پرسیدم دستت درد میکند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا
کردم، برادرهای که آنجا بودند، برادرهای مشهدیای که آنجا هستند، گفتند
دستش شدید درد میکند، این همه درد را کتمان میکرد و نمیگفت - که این
مستحب است، که انسان حتیالمقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید - یک
چنین حالت خودسازی ایشان داشت. یک فرماندهی بسیار خوب بود، از لحاظ
ادارهی واحد خودش که تیپ ویژهی شهدا - تیپ ویژهی آن روز شهدا فکر میکنم
حالا لشگر شده، آن وقت تیپ بود - یک واحد خوب بود جزو واحدهای کارآمد ما
محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد، خود او هم در عملیات
گوناگونی شرکت داشت، و کارآزمودهی میدان جنگ شده بود؛ از لحاظ نظم ادارهی
واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر و از لحاظ معنوی، اخلاق،
ادب، تربیت توجه و ذکر یک انسان جوان اما برجسته بود.
این هم یکی از خصوصیات دوران ماست، که برجستگان همیشه از پیرها نیستند،
آدم جوانها و بچهها را میبیند که جزو چهرههای برجسته میشوند. رهبان
اللیل و اوسط النهار غالباً توی همین بچههایند، توی همین جوانهایند. ما
نشستیم از دور داریم نگاه میکنیم حسرت میخوریم، و آرزو میکنیم کاش برویم
توی محیط آنها. کمتر وقتی است که بنده همین حالاها دلم پرواز نکند به
سمت محفل سنگرنشینان؛ آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود، و
این جوانها خوب ساخته شدند، و شهید کاوه حقیقتاً خوب ساخته شد.
دلم ز روز ازل مبتلای زهرا بود
غلام خانه به دوشی برای زهرا بود
نه من ، که عالم امکان سراسرش هر دم
ز روز اوّل خلقت گدای زهرا بود
و نیمه های شب شهر مصطفی آن روز
گدای نیمه شب ربّنای زهرا بود
نبی که رفت تمام مدینه ویران شد
مدینه که همه اش خاک پای زهرا بود
ز گریه های شب فاطمه شکایت داشت
شبی که زائر آن اشک های زهرا بود
میان کوچه فدک را گرفت با سیلی
شروع کوچه شب انتهای زهرا بود
همیشه بغض میان گلوش سنگین بود
کسی که شاهد آن ماجرای زهرا بود
تمام شهر به این ماجرای غم تن داد
کسی نگفت که این حق برای زهرا بود
کسی به غربت مولا علی که رحم نکرد
همان علی که همیشه فدای زهرا بود
برای آتش بیداد هیزم آوردند
صدای آه شبیه صدای زهرا بود
مگر نبود که پیغمبر خدا فرمود
رضای حضرت حق در رضای زهرا بود
به پشت درب و لگدهای کینه ، با فضّه
بیا به یاری زهرا ندای زهرا بود
مقابل علی و زینب و حسین و حسن
شکست مادر و روز عزای زهرا بود
برای بستن حیدر طناب آوردند
یگانه یاور زهرا خدای زهرا بود
گرفته دست به دیوار و در پی حیدر
تمام شهر نبی هم نوای زهرا بود
میان ذکر قنوت شبش پس از آن روز
دوای مرگ همیشه دعای زهرا بود