175 غواص را با دستان بسته یافتهاند، یعنی شهادت دسته جمعی.
عدهایشان حتی جای جراحت نیز نداشتهاند و این به این معناست که برادران قابیلیمان زنده به گورشان کرده اند.
در آن لحظه که خاک روی چشمها و دهانت ریختند به چه میاندیشیدی؟
برادرم در آن لحظه که زنده به گورت کردهاند به دستان لرزان مادر و چشمان پدر میاندیشیدی که چگونه تو را راهی این سفر کردهاند.
به چشمان منتظری که هر روز برای سلامتیات دعا میکردند یا به قلبی که زین پس فقط باید با یادت روزگار بگذارند و سالها چشم به در بدوزند و برای بازگشتت دعا کند.




ب شرع بررسی و با حذف
جوانب خرافی مورد تأیید قرار می گرفتند. برای مثال نوروز باستانی که از
جمله اعیاد ایرانیان قبل از اسلام است. همواره مورد تأیید و اجرای عالمان و
ائمه ی دین بوده است و حتی جوانب مثبت آن مانند صله رحم، نیکوکاری و ...
مورد تشویق قرار گرفته است. اما سنتی زیبا و آرام همچون چهارشنبه ی آخر سال
که با سر زدن به بزرگان فامیل، خواندن حافظ و ... همراه بوده است، امروز
به عنوان یکی از بزرگترین معضلات جامعه در پایان هر سال مطرح می شود. روزی
سرشار از آتش و خون و ترس و هم همه که تنها نتیجه آن شب، صبحی همراه با
کشتگان و مجروحان حاصل از سوختگی و ترس است. صبحی که در آن داغ های بسیاری
بر دل های منتظر می ماند و زردی بی احتیاطی به سرخی خون مبدل می گردد.
