شهید غلامعلی معتمدی

نام پدر : محمدجعفر
تاریخ تولد : یکشنبه ، 1 فروردین ، 1327
محل تولد : شیراز
سن هنگام شهادت: 33 سال
تحصیلات : کارشناسی
تخصص : مهندسی مکانیک
زندگی نامه
سوابق مبارزاتی: آشنایی با نهضت عاشورایی امام خمینی (ره) در 15 خرداد 1342، پخش اعلامیه‌های امام راحل، ایستادگی در برابر جریانهای انحرافی و سازمان منافقین، شرکت در جلسات مذهبی و مبارزاتی ، تحمل آزار و تهدیدهای ساواک
کارهای تشکیلاتی: همکاری با انجمن‌های اسلامی و دانشجویان، عضویت در حزب جمهوری اسلامی
مسئولیت‌ها: مسئول بخش کارگری و مهندسی حزب جمهوری اسلامی، مشاور اقتصادی استاندار تهران

تولد تا جوانی
غلامعلی معتمدی سال 1327 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی در شهر شیراز دیده به جهان گشود. پدر وی حاج محمدجعفر معتمدی مردی خودساخته و پرتلاش بود که با سعه صدر و تیزبینی نقش عمده‌ای در تربیت فرزند شهید خود داشت.

مادرش بانو زهرا آیت‌اللهی نوه دختری مرحوم آیت‌الله سید عبدالحسین نجفی لاری است.


غلامعلی چهار سال از دوران تحصیل در مقطع ابتدایی را در زادگاهش شیراز و دو سال آخر را در دبستان رازی تهران سپری کرد. در تمام این مدت شاگرد ممتاز و نمونه بود و در امتحانات نهایی سال ششم ابتدایی با معدل 20 قبول و وارد دبیرستان شد.

او دوره دبیرستان رابا ممارست و تیزهوشی در دبیرستانهای رهنما و آذر گذراند. غلامعلی در هنر نیز سررشته داشت و با ذوقی که در خود پرورش داده بود در خطاطی نیز بسیار متبحر بود. او در بیشتر مسابقات خطاطی که در سطح آموزشگاه‌ها برگزار می‌شد خوش می‌درخشید و مقام نخست را کسب می‌کرد. آن چه که بیش از همه معتمدی را در بین دوستانش ممتاز کرده بود اخلاق‌نیکو، مهربانی‌، صمیمیت، همکاری و همدردی او با محرومان و کارگران بود.

معتمدی تحصیلات عالیه خود را در رشته مکانیک و با ورود به دانشکده فنی تهران در سال 1347 ادامه داد. ورود او به دانشگاه سرآغاز فعالیت‌های جدیدی شد که او را برای راهی عظیم و پیش‌رو آماده ساخت. او پس از پایان تحصیلات دانشگاهی به خدمت سربازی فراخوانده شد و در اداره مهندسی ارتش مشغول به خدمت گردید. پس از پایان خدمت سربازی، به همراه برخی دوستان و هم‌رزمان خود که در کار، مسایل اسلامی و اخلاقی را بیش از درآمدهای مادی مورد توجه قرار می‌دادند، در شاهین شهر اصفهان به فعالیت آزاد در بخش عمرانی مشغول شد.

شهید معتمدی و مبارزه علیه طاغوت
سابقه مبارزات مخفی شهید معتمدی به 15خرداد سال 1342 ه.ش و آغاز نهضت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) باز می‌گردد. او در آن سال با آنکه نوجوانی بیش نبود، اما تلاش می‌‌کرد تا اعلامیه‌های حضرت امام را پیدا و آن را پس از مطالعه، تکثیر و بین دوستان خود منتشر کند.

او پس از ورود به دانشگاه ابتدا همه تلاش خود را برای انسجام دانشجویان مسلمان در برابر گروه‌های چپ به کار گرفت. به همین منظور فعالیت‌های انجمن اسلامی دانشگاه را گسترش داد و در انتخابات اعضای هیئت مدیره فروشگاه تعاونی دانشجویان که سال‌ها توسط نیروهای چپ اداره می‌شد موفق شدند اداره فروشگاه را همراه دوستانش به دست بگیرند.

او هم چنین با دانشجویان انجمن اسلامی دیگر دانشگاه‌ها در ارتباط بود و شب‌های جمعه در جلساتی که با حضور شهیدان دکتر سیدمحمدباقر لواسانی، دکتر لبافی‌نژاد، دکتر فیاض‌بخش و ... برگزار می‌شد شرکت می‌کرد. ساواک پس از آگاهی از برگزاری این جلسه، آن را تعطیل کرد و برخی از اعضای این جلسه را به دلایل مختلف دستگیر نمود. در پی همین دستگیری‌ها،‌ساواک دوبار به منزل غلامعلی یورش برد اما موفق به دستگیری وی نشد و هیچ مدرکی هم به دست نیاورد.

مهندس مرتضی نبوی وزیر پست و تلگراف کابینه شهید رجائی در خاطراتش از شهید غلامعلی معتمدی چنین می‌گوید: « غلامعلی در جلسات تفسیر[قرآن] که با حضور شهیدان لبافی‌نژاد، لواسانی و ... برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و سابقه آشنایی ما نیز به همین جلسات بازمی‌گردد. او به کارهای تشکیلاتی معتقد بود و خیلی خوب مسایل امنیتی را رعایت می‌کرد. به طوری که وقتی من و یار محمد دستگیر شدیم وی را حدود 5 تا 6 ماه زیر نظر داشتند. یک روز در [ بازجویی‌های] کمیته مشترک عکس غلامعلی را نشانم دادند و گفتند این را می‌شناسی و من چون در این مورد صحبتی نکرده بودم اول فکر کردم دستگیر شده است و گفتم بله از بچه‌های دانشکده ماست»

شهید معتمدی در جلسات حسینیه ارشاد نیز شرکت می‌کرد و به مباحثه با جوانان و مبارزان می‌پرداخت. از آغاز فعالیت سازمان مجاهدین خلق‌( منافقین) با تشکیلات آنها آشنا شد و با آگاهی از عدم تعهد این سازمان به اصل ولایت فقیه‌، ‌اجتهاد و تقلید، به مبارزه با آنان برخاست. او با روحانیت مبارز و متعهدی همچون شهید آیت‌الله استاد مطهری و حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ارتباط بود و آنان را به جلسات سخنرانی برای دانشجویان اسلامی و مقابله با گروه‌های التقاطی دعوت می‌نمود.

در دوران خدمت وظیفه نیز شدیداً تحت کنترل ساواک بود و محل خدمت او به طور مرتب تغییر داده می‌شد . به گونه‌ای که در آغاز او را به بروجرد و بعد به کازرون برای نگهبانی از انبار اسلحه و بلافاصله به شیراز منتقل کردند.

او اساس مبارزه خود را بر پایه اسلام و نهضت امام خمینی(ره) بنا نهاده بود و آن را شرط پیروزی بر قدرت‌های استکباری می‌دانست.

آشنایی با شهید اژه‌ای در اصفهان و تشکیل جلسات مختلف در زمینه‌های سیاسی و عقیدتی و هم چنین استاد علی‌اکبر پرورش ، بُعد جدیدی از مبارزات شهید معتمدی را آشکار نمود.

او همچنین با جمع کردن جوانان معتمد و در اختیار گذاشتن اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام راحل نزد آنان، شروع به دیوارنویسی علیه رژیم پهلوی نمودند. بعد از صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر، برپایی اعتصابات در کارخانجات و مؤسسات، در این زمینه نیز نقش مهمی را ایفا کرد.

شهید معتمدی به دلیل تخصصی که در علم شیمی داشت توانست نارنجک دستی بسازد اما با عدم اجازه بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران مبنی بر در پیش نگرفتن مبارزه مسلحانه،هرگز از آنها استفاده نکرد.

او با خط خود تراکت‌ها و پلاکاردهای انقلابی را برای استفاده در تظاهرات و راهپیمایی‌ها می‌نوشت.

شهید معتمدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به اعتقادی که به کارهای تشکیلاتی و شناختی که از بنیانگذاران حزب داشت، به عضویت آن درآمد و ابتدا مسئول ثبت‌ نام یکی از حوزه‌های حزب شد.

سپس به پیشنهاد علی‌اکبر پرورش، وزیرآموزش و پرورش دولت شهید رجائی‌، به عنوان مشاور اقتصادی استاندار اصفهان انجام وظیفه نمود و در کنار آن مسئولیت بخش کارگری حزب، و سپس واحد مهندسی را نیز بر عهده گرفت. وی آنقدر مورد علاقه کارگران بود که او را به عنوان نامزد انتخابات اصفهان در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کردند اما وی امتناع و پاسخ محبت آنان را در تاریخ 20/12/58 این چنین داد: « تأکید من همیشه بر این بوده است که با توجه به خط مشی و اصول مکتبی موردنظر، نمایندگانی از اقشار مختلف با خواسته‌ها و برداشت‌های متفاوت از مسایل در مجلس شورا حضور یابند تا این مجلس واقعاً محل شور و مشورت و تبادل افکار و عقاید گوناگون باشد و در نتیجه بهترین قوانین تصویب گردد. و این منظور با وجود برادر مبارزمان " علی حاج حسینی" کارگر کارخانه ناهید و اساتید بزرگوار چون استاد پرورش به خوبی حاصل است و از نظر شرعی تکلیفی متصور نیست...».

پس از آنکه شهید رجایی به نخست وزیری رسید، شهید معتمدی را برای تصدی مسئولیت وزارت کار و امور اجتماعی پیشنهاد کرد، اما با مخالفت بنی‌صدر خائن مواجه شد. سپس مدتی به عنوان سرپرست وزارت خانه مشغول به کار شد و با انتخاب وزیر کار و امور اجتماعی، به عنوان معاون امور رفاهی این وزارت‌خانه منصوب شد. او در این مسئولیت همه توان خود را برای ارتقاء سطح معیشتی و رفاهی طبقه زحمتکش کارگران به کار گرفت و به گفته میرمحمد صادقی وزیرکار و امور اجتماعی کابینه شهید رجایی، مهندس معتمدی دو روز پیش از شهادتش طرحی را برای تهیه و تأمین مسکن کارگران پیشنهاد کرده بود که هزینه آن بالغ بر 5/2 میلیارد تومان بود.

او چندین کارخانه را در اصفهان با رعایت احکام اسلامی به نفع کارگران ملی نموده و به همین دلیل از طرف بدخواهان، به داشتن افکارکمونیستی متهم بود و برخی دوستان ناآگاه نیز با این توطئه همراه بودند. اما شهید معتمدی همه این اتهامات را به سبب تأمین رفاه کارگران و رضای خدا با سعه‌ی صدر به جان خرید.

شهید معتمدی نمونه‌ی بارز یک مسلمان انقلابی، با تقوا و پرهیزگار بود که به عنوان صدای رسای کارگران، تا لحظه شهادت مدافع حقیقی قشر کارگران بود. او سرانجام در هفتم تیر سال 1360 به دست منافقین کوردل در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

اشرف بروجردی همسر شهید معتمدی می‌گوید: « غلامعلی همواره و در همه مراحل زندگی‌اش [ به فکر ] اسلام و پیشبرد انقلاب عظیم اسلامی ایران بود. او در متن انقلاب بود و زندگی‌اش را وقف انقلاب کرده بود».

تأکید بر انظباط اداری ویژگی‌ بارز شهید
شهید معتمدی از همان کودکی دارای نظم و انظباط بود و در کارهای شخصی نیز به همین اصل توجهی ویژه داشت. او نظم را در پیشبرد امور مهم می‌دانست. روحیه تشکیلاتی او نیز با داشتن نظم و انظباط تقویت شده و همین عامل باعث شده بود در کارها موفق باشد.

او در یکی از بخشنامه‌هایی که صادر کرده بود خطاب به همکاران خود چنین متذکر شده است «... از نظر سازمان‌دهی و تشکیلات ضعیف هستیم. برای تقویت در این زمینه لازم است:

• سلسله مراتب اداری در کار دقیقاً اجرا شود.
• کارها از طریق اداری طی شود.
• همه افراد تلاش نمایند در وهله‌ی اول در بخش خود و بعد در بقیه بخش‌ها به دیگران یاری دهند.
• حریم‌هایی که افراد بخشی برای خود قرار داده‌اند رعایت نمایند.
• مسئله وقت و نظم اهمیت زیادی دارد بنابراین [کارکنان] سر ساعتی که تعهد کرده اند ،‌حتماً‌حاضر شوند.
• غیبت ضروری خود را حتی‌الامکان قبلاً اطلاع دهند.
« اوصیکم به تقوی الله و نظم امر بینکم
سفارش می‌کنم شما را به رعایت تقوای الهی و رعایت نظم در میان خودتان»

ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید
- مسئولیت‌شناسی
- دشمن‌شناسی
- تلاش و کوشش
- توجه به اقشار زحمت‌کش
- ساده زیستی
- پرهیز از ریا
- انتقاد پذیر
- دلسوز نظام و انقلاب
از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید بود.