در اتاق عملیات مقر فرماندهی کل ارتش اسرائیل در تل آویو چه میگذرد؟
يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۶ ب.ظ
خبرگزاری تسنیم: در اتاق عملیات مقر فرماندهی کل ارتش اسرائیل در تل آویو چه میگذرد؟ این سوالی است که عاموس هرئیل تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی هاآرتس در جریان بازدید از این اتاق عملیات و ملاقات با سه فرمانده نظامی تلاش میکند تا پاسخی برای آن بیابد.
این تحلیلگر اتاق عملیات را به گونه ای بسیار متفاوت از آنچه تصور می شود، توصیف می کند و می گوید که این اتاقی است که مرکز اعصاب فرماندهی کل به شمار می رود و تصمیمات سرنوشت ساز در اکثر لحظاتی که رژیم اسرائیل در بوته آزمون امنیتی قرار می گیرد، در آن اتخاذ شده است.
این تحلیگر گفت: اشتباه می کند کسی که تصور می کند این اتاق عملیات نظیر یک آزمایشگاه هایتک است زیرا باوجود سیستم های تماس و ارتباطاتی پیشرفته و مانیتور و دستگاههای رایانه ای مملو از اطلاعات، یک اتاق بسیار تارک شبیه به یک بیمارستان قدیمی یا کارخانه رنگ و رو رفته است.
وی افزود: این اتاق عملیات قلب فعالیت نظامی و موتور محرک فرماندهی کل ارتش برای به حرکت در آوردن همه نیروهایش از طریق یک گروه کوچک از افسران است. اتاق عملیات مقر گردان عملیات در فرماندهی کل را تشکیل می دهد که اسحاق رابین در سال 1950 میلادی آن را بنا نهاد و اتاق عملیات در مقر فرماندهی ارتش ساخته شد و بعد از جنگ شش روزه اسرائیل و اعراب ترمیم شد. بعد از انتقال فرماندهی نیروی هوایی در اواخر دهه پنجاه و نیروی دریایی در اوایل دهه هفتاد به مقر وزارت امنیت در تل آویو که فرماندهی کل ارتش در آنجا قرار دارد، اتاق عملیات به محلی تبدیل شد که روسای دولت و وزیران امنیتی در ساعت های اضطراری امنیتی به آنجا وارد می شوند.
هرئیل در این اتاق عملیات با سه مسئول نظامی صحبت و در گزارش خود به حرف اول اسامی آنها اشاره کرد زیرا ارتش اسامی صاحب منصبان در بخش عملیات نظامی را فاش نمی کند. هرئیل گفت: تغییر مرکزی در وضعیت عملیات در سالهای اخیر به خاطر بی ثباتی در مرزهای (فلسطین اشغالی) است که توجه و تمرکز را تا حد زیادی از رویدادهای کرانه باختری منحرف کرده است.
به گفته هرئیل، بهار عربی با خود تهدیدهای جدیدی در مرز فلسطین اشغالی با لبنان و مصر در کنار به زعم وی فروپاشی ارتش سوریه و همچنین کاهش محسوس تهدید سلاح های کلاسیک ارتش اسرائیل به همراه آورده است.
ژنرال (ش) گفت: همه نقشه های عملیاتی ما در تمام جبهه ها شاهد تغییرات محسوسی به علت ناآرامی در سطح منطقه بوده است.
درهمین حال، ژنرال (ع) نیز گفت: "این تغییرات همه نوع تهدیدات و میزان و وسعت آن را شامل شده است. مناطقی در مرزهای ما از کنترل برخور دار نیست و سازمانهای وابسته به جهاد جهانی می توانند در تلاش برای اجرای عملیات در نزدیک حصار مرزی شرکت کنند"؛ همانطور که دوبار در مرز مصر روی داد که بارزترین آن کشته شدن هشت اسرائیلی در خیابان دوازده در ماه اوت سال 2011 میلادی بود.
با این وجود ژنرال (ع) معتقد است: وضعیت برای اسرائیلی های عادی امروز در مقایسه با روزهای انتفاضه یا جنگ در لبنان راحت تر است. آنها همواره نمی دانند که دستگاه امنیتی با چه چیزی روبرو می باشد. تغییرات نیازمند پوشش اطلاعاتی و نظامی انواع مختلفی از تهدیدات در عرصه های مختلف و آمادگی مختلف ارتش اسرائیل است. باید سرمایه گذاری مالی بیشتری در زمینه اطلاعاتی انجام دهیم زیرا درطرف مقابل، طرف های زیادی تلاش می کنند. به عنوان مثال در بلندیهای جولان، کار استقرار نیروهای نظامی بیشتر آموزش دیده به جای نیروهای ذخیره ناتوان در جریان است تا بتوانند با احتمال وقوع حملات بویژه بعد از انفجار یک بمب در ماه مارس که به زخمی شدن چهار نیروی چتر باز اسرائیل منجر شد، مقابله کنند.
ژنرال (ش) گفت: احتمال وقوع جنگی فراگیر و همه جانبه کاهش یافته است اما ترکیبات انفجاری که می تواند به وخامت موضعی در چند جبهه منجر شود، افزایش یافته است. درخصوص شمال و نوار غزه، این منطقه همچنان در صدر جدول اولویت ها است زیرا محرک های تهدید در آنجا بزرگ و بسیار محسوس است. اما سناریوها احتمال وقوع همزمان جنگ در دو جبهه را مدنظر قرار می دهند. در مرکز آن عملیات هوایی و اطلاعاتی از طریق مرزها است که به اسرائیل نسبت داده می شود. در بسیاری از موارد، اسرائیل از برعهده گرفتن رسمی آنها خودداری می کند. هدف از این عملیات ها تضعیف کردن گروههای تروریستی و دشمن است؛ بدون اینکه اوضاع به سمت وقوع یک جنگ فراگیر و همه جانبه سوق داده شود. هر چند سال نظیر عملیات "سرب گداخته" در سال 2008 میلادی و "ستون ابر" در سال 2012 میلادی، رویارویی بزرگی روی می دهد که در جریان آن تلاش می شود تا ضربه ای بزرگ به دشمن در میسر به تاخیر انداختن هرچه طولانی تر رویارویی آینده وارد شود.
ژنرال (ت) گفت: فرماندهی سیاسی بیانیه ای روشنی دارد که می گوید اگر جنگ درگرفت؛ باید نبرد و درگیری کوتاه باشد. این امر به قدرت پایداری جبهه داخلی و تحولات جامعه جهانی مربوط می شود. هرئیل درباره جنگ 33 روزه علیه لبنان حقیقت را آنگونه که این افسر می داند، نقل می کند. این افسر گفت: این جنگ بسیار دور از دستیابی به موفقیت اسرائیل بود. اشکالات و نواقص زیادی روشن شد که باید اصلاح می شد. درپی این جنگ، نقش بخش عملیات تغییر کرد.
ژنرال (ش) گفت: جنگ در آن زمان بدون وجود نقشه های آماده یا عاقلانه، ما را غافلگیر کرد. بعد از جنگ به یک بخش ویژه برای تهیه نقشه ها و طرح های راهبردی و اجرایی نیاز بود. یکی از نقاط ضعف بزرگی که این جنگ آن را روشن کرد، رابطه بین دو فرماندهی سیاسی و نظامی بود. بعدا روشن شد که حتی برنامه ریزی درباره اهداف و تفاهم درباره آن نیز نبوده است. از همه اسناد داخلی مشهود است که ارتش رویارویی با حزب الله را نوعی بازی تنیس روی میز تصور کرده است اما اولمرت و وزیرانش درباره یک ضربه سنگین بحث کرده اند.
۹۳/۰۲/۲۸